۩۞۩ سیستان ۩۞۩

۩۞۩ زاهدان ۩۞۩

۩۞۩ سیستان ۩۞۩

۩۞۩ زاهدان ۩۞۩

به عقیده زرتشتیان سیستان یازدهمین سرزمین نیکویی

به عقیده زرتشتیان سیستان یازدهمین سرزمین نیکویی است که اهورا مزدا آن را به بهترین وجهی بیافرید. سیستان منطقه وسیعی در شرق فلات ایران را شامل می گردد و در تمام کشور از اهمیت تاریخی، سیاسی، اتراتژیکی، اقتصادی و فرهنگی ویژه ای برخوردار است. این منطقه زرخیز برکناره دلتای زیبای هیرمند، دریاچه هامون ( بزرگترین دریاچه آب شیرین فلات ایران) و آثار بی نظیر باستانی شهر سوخته سر برآورده و خبر از رونق شهرنشینی، حاصلخیزی و شکوه و عظمت سیستان در روزگاران کهن دارد.

 

سیستان، نگین خاوری

سیستان به خاطر داشتن توپوگرافی پست، خاکهای حاصلخیز و آب آشامیدنی صاف، در بین تمام قسمتهای شرق ایران مستثنی است. این حوضه ایران در محدوده جغرافیایی بین ۶۰ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۶۱درجه و ۵ دقیقه طول شرقی و ۳۰ درجه و ۵ دقیقه تا ۳۱ درجه و۲۷ دقیقه عرض شمالی واقع گردیده است.

سیستان در مجموعه ملی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این سرزمین خاستگاه نخستین تمدنهای پیشرفته بشری و جایگاه نخستین اجتماعات شهرنشین تاریخ بوده است. برکناره دلتای هیرمند، آثار سربرآورده از انبوه شنهای روان شهر سوخته خبر از رونق شهرنشینی و آوازه و شکوه سیستان در روزگار کهن دارد، در کتاب تاریخ سیستان اینگونه آمده است که: مارا غرض اندرین کتاب فضل شهر خوشیست تا هر که این بخواند، معلوم گردد او را که سیستان همیشه از میان عالم مفروز بودست و بذات خویش قائم و آنرا بجایی پیوسته نکردند و در همین کتاب آمده است که: آنچه در ذات سیستان(زرنگ) موجود است...آنست که آنرا مدینه العذرا گوشند که هرگز هیچ کسی نتوانست آن راستدن الاتا بدادند و نتوانند تا ابد الدهر .

اماکن باستانی موجود در سیستان از اهمیت خاصی در تاریخ فرهنگ و تمدن ایران برخوردارند، تا آنجا که ریچارد فرای مورخ مشهور، سیستان را به بهشت باستانشنایان تشبیه نموده است.

سرکار خانم دکتر اکرم خطیبی(تنها و نخستین متخصص نگارگری ایران)، پس از بازدید از شهرسوخته و مشاهده نقاشی آبرنگ و...می گوید: این شهر را نباید شهرسوخته نامید بلکه باید به آن لقب شهر گلهای سوخته داد. هنری ساوج عضو انجمن سلطنتی جغرافیا و علوم باستان شناسی و نژادشناسی پاریس پس از بازدید اماکن تاریخی سیستان و آثار باستانی شهر زاهدان(کهنه)، این شهر را لندن شرق یا لندن آسیا  می نامد.

سیستان به عنوان مظهر ارزشها و اعتقادات اصیل اسلامی- ایرانی نیز نمودی روشن دارد شایسته توجهی ویژه نیز می باشد.

سیستان آریایی

ایران ، سرزمین ایرانیان است و این قوم نجیب از هیچ کجا به این فلات کهن مهاجرت نکرده است، بلکه از ابتدا در همین خاک مقدس زسیته و در همین سرزمین از نیاکان نخستین خود تکامل یافته است. دلایل تاریخی، دیرین شناختی، زبان شناختی،و... بسیاری وجود دارد که نژاد آریایی روند کامل شدن خود را از انسان نخستین به نژاد سفید، در فلات ایران از جمله سیستان، طی کرده است.

 

داریوش بزرگ هخامنشی، در بند 2 سنگ نبشته نقش رستم، که ازمعتبرترین اسناد نوشتاری تاریخ نژاد آریایی است، در سده پنجم پیش از میلاد، خود را پارسی و از نژاد آریایی می خواند.

 

(( من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای شامل همه گونه مردم، شاه در ایران زمین دور و دراز، پسر ویشتاسپ، هخامنشی، پارسی، آریایی، داراری نژاد آریایی.))

 

هرودوت نیز در همان زمان، نوشته است:

(( در عهد قدیم یونانی های ایرانیان را کفه ها می نامیدند، ولی ایشان نزد خودی و همسایگان به آریان مشهور بودند.))

 

تاریخ زاهدان و زاابل

زاهدان شهر آفتاب

شهر باد و خاک

زاهدان شهری در میان کویر است که سن این شهر در حدود ۸۰ سال است. مردم این شهر دو قوم سیستانی و بلوچ هستند. زابل که جزو قدیمی ترین شهرهای ایران بشمار می آید نیز در فاصله ۱۹۰ کیلومتری زاهدان قرار دارد و اکثر جمعیت این دیار را قوم فارس ( سیستانی ) تشکیل می دهند. و قدیمی تر از زاهدان و زابل شهری است در میان این دو شهر که در حال حاضر جزوء آثار باستانی محسوب می شود و شهرسوخته نام دارد.

مردم این منطقه، اکثر خونگرم هستند ولی به دلیل شرایط و موقعیت جغرافیای و وضع زندگی حالت عصبی و افسردگی در میان این مردم نیز دیده
می شود

و غیرت، تعصب، معرفت این مردم (سیستانی) زبانزد است در دیگر مناطق ایران و حتی کشورهای مجاور منطقه اینها چشمه ای از بزرگی و پاکی مردم سیستان است.

وقتی من خیلی شهرها ایران سفر می کردم خیلی از مردم شهر زاهدان و مردمانش را مردمی غارت گر و قاچاقچی فرض می کردند و منطقه را خطرناک تصور می کردند. که این باعث تاسف بنده و اکثر مردم سیستانی است. رد حالی که این واقعیت قضیه نیست و کمتری مرد سیستانی دست به قاچاق و یا غارت و آدم کشی می زند. و آمارها نیز این را ثابت کرده است.